متاسفانه بسیاری از دانش ها بر اساس تجربه بدست می آید، خصوصا روابط دوستانه یا زناشویی. در کمتر خانه یا مدرسه ای درباره این مشکلات و راه حل های آنها صحبت میشود، صرف نظر از اینکه بخش عمده آن بدلیل حجب و حیا است بخش دیگر اطلاع نداشتن و یا متفاوت بودن تجربه ها میباشد.
همانطور که برای موفق بودن در تحصیل و کار نیازمند یک مشاور یا راهنما هستیم، برای شروع یک رابطه خوب و به سرانجام رساندن آن هم نیاز به مشاور و راهنما داریم. باربارا دی آنجلیس تلاش می کند آنچه را که خودش از زندگی و عاشق شدن آموخته، با دیگران در میان بگذارد.
به نظر او بسیاری از رابطه ها به خاطر دلایلی که هیچ کس آنها را با شما در میان نگذاشته از هم می پاشند. در این بخش همراه ما باشید با معرفی 10 رابطه بی سرانجام عاشقانه، که اگر پس از خواندن این مطلب فکر کردید که در یکی از این رابطه ها گرفتار هستید، با کمک مشاور یا خانواده زودتر خود را رها سازید.
۱۰ رابطه عاشقانه بی سرانجام!
- بیشتر از او عاشق هستید.
هرگز هرگز هرگز در رابطه ای که بیشتر از طرف مقابل، عشق خود را نثار می کنید، نمانید. در چنین رابطه ای هیچگاه دو طرف، وضعیت برابری در رابطه عاطفی شان ندارند. بعد از مدتی شما تشنه عشقی خواهید بود که نثارتان نمی شود. حاصل چنین رابطه ای عصبانیت و ناراحتی بیش از حد شما خواهد بود و اینکه به شما و احساسات پاکتان خیانت شده است و پس از مدتی احساس درماندگی می کنند.
- بیشتر عاشق تان است.
بارها شنیده اید که در یک رابطه عاطفی باید تعادل میان احساسات برقرار باشد، منظور این است که باندازه و مساوی ابراز عشق کنید نه بیشتر یا کمتر از هم. عاشق تر از همسرتان باشید. مانند مورد قبل اگر توازن عشق برقرار نشود و همواره یک طرف بیشتر عشق بورزد، احساس آرامش و رضایت نخواهید داشت.
- در رویاهایتان از او مجسمه میسازید.
وقتی در رویا از طرف مقابلتان یک مجسمه بی عیب و نقص میسازید، شیفته آن خواهید شد. باید یاد بگیرید که او را به همان شکلی که هست دوست بدارید نه کسی که "می تواند باشد" یا "آرزو دارید باشد". او همین کسی است که در مقابل تان ایستاده؛ نه کسی که در رویاهای تان می بینید.
- فرشته نجات هستید.
ماموریت شما نجات دیگران نیست، آنچه در چنین روابطی دیده میشود حس ترحم است نه عشق. اینکه مدام تلاش میکنید تا موانع را از سر راه بردارید و خواسته یا ناخواسته کمک کنید، بزودی رابطه خود را از دست میدهید زیرا انرژی شما مدام صرف تلاش برای حل مشکلات میشود.
- معلم هم هستید.
قرار نیست معلم هم باشید. برای ساختن یک رابطه و زندگی سالم، باید دو طرف در یک مقام و مرتبه باشند. وقتی یکی از شما دو نفر، خود را قدرتمند تر یا ضعیف تر ببیند، رابطه از مدار سلامت خارج می شود.
- عاشق زیبایی او هستید.
نباید ویژگی هایی نظیر زیبایی ظاهری، موقعیت خانوادگی، موقعیت اجتماعی و شغلی یا حتی داشته های مالی باعث انتخاب شما باشد، ببینید آیا بدون این فاکتورها هم برایتان جذاب هست و او را دوست دارید؟
- درد مشترک دارید.
متاسفانه بسیاری از رابطه ها بدلیل درد مشترک شکل می گیرند. اینگونه رابطه ها براساس تفاهم های جزئی و همدردی های موقعیتی شکل میگیرند.
- می خواهید به دیگران دهن کجی کنید.
گاه افراد بدلیل تضادهایی که با خانواده دارند، و برای آنکه با والدین و اطرافیان شان بجنگند، وارد یک رابطه عاطفی می شوند، و تلاش میکنند تا انتقام خود را از کسانی که همیشه خواسته های شان را سرکوب کرده اند بگیرند. چنین رابطه ای، هیچ وقت شما را به آرامش نمیرساند.
- می خواهید حال نفر قبلی را بگیرید.
وقتی با درد و ناراحتی از کسی که دوستش داشتید، جدا می شوید برای آرام کردن خودتان راه های مختلفی را امتحان میکنید. بدترین آنها این است که بلافاصله با شخصی دیگر وارد رابطه شوید تا به اصطلاح حال نفر قبل را بگیرید این در حالی است که شما هنوز بلحاظ فکری و عاطفی درگیر هستید و در رابطه جدید نمیتوانید حضوری کامل داشته باشید.
- دلتان جای دیگری است.
رابطه ای که در آن طرف مقابل از نظر روانی و عاطفی در دسترس شما نیست، رابطه موفقی نخواهد بود. شما هنوز بطور کامل نتوانسته اید که فرد قبلی را از دل و ذهن خود بیرون کنید.
اگر هنوز پرونده عشق قدیمی تان را نبسته اید، آمادگی وارد شدن به یک رابطه و ساختن یک زندگی موفق را ندارید. یک رابطه موفق و آرامش بخش، نیازمند توجه و مراقبت هر دوی شماست و زمانی که یک نفر تمام انرژی اش را برای آن رابطه خرج نمی کند، در سراشیبی شکست قرار خواهید گرفت.
قرار نیست معجزه ای رخ دهد و شما عاشق شوید، منتظر نمانید که عشق شما را پیدا کند. این شما هستید که باید بذر عشق را پرورش دهید.
برای رسیدن به چنین هدفی باید خود را تمام و کمال و با صداقت تمام به رابطه تان متعهد و پایبند کنید.
شما قدرت و توان آن را دارید که زندگی رضایت بخشی را بیافرینید؛ منتظر نباشید که کسی از راه برسد و شما را نجات دهد، خودتان ناجی عشق تان باشید و با توانی که دارید از آن مراقبت کنید.
